کاربر مهمان خوش آمدید

ناشر مجموعه کتابهای به سوی موفقیت در حوزه های مختلف-مجری و برگزار کننده هزاران نمایشگاه کتاب

سبد خرید  ( 0 )

نماینده رسمی و انحصاری شرکت پدرپولدار(RICHDAD) در ایران و تنها تولید کننده و ارایه دهنده خدمات پشتیبانی

کتابها و بازیهای رابرت کیوساکی در خاورمیانه

 

سبد خرید
 

آلفرد هیچکاک چه کسی بود؟

آلفرد هیچکاک چه کسی بود؟

اضافه به سبد خرید وضعیت: موجود
آلفرد هیچکاک چه کسی بود؟

مولف:

پام پولاک-مگ بلویسر


مترجم:

ابوالفضل طاهریان ریزی


ناشر:

طاهریان


قطع:

رقعی


نوع جلد:

شومیز سلیفون براق


تعداد صفحه:

80


نوبت چاپ:

دوم


شابک:

9786222840563


تیراژ:

100


سبک آموزش:

کاربردی


نوع کاغذ:

80 گرمی سفید


50,000  45,000  تومان




در اوایل دهة 1900 ، لندن، انگلستان، شهری پر از جرم و جنایت بود. افسر پلیس در ایستگاه پلیس استند هرگز نمی‌دانست باید منتظر چه حادثة دیگری باشد. اما یک شب که در باز شد و او از آنچه دید کاملاً متعجب شد.

شخص وارده شده پسر بچة کوچکی بود، پنج الی شش ساله، چاق، ساکت و تنها بود. نام او آلفرد هیچکاک بود. با چشمانی گشاده به پلیس نزدیک شد و یادداشتی را به او تحویل داد. در سالهای بعد آلفرد هیچکاک به خاطر نمی‌آورد که چرا به اداره پلیس فرستاده شده بود. او فقط می‌دانست که در خانه کار اشتباهی انجام داده است. شاید او گل خانه را به هم ریخته بود یا کارهایش را درست انجام نداده بود. هرچه بود، پدر آلفرد فکر می‌کرد که باید به او درسی یاد بدهد تا دیگر شیطنت نکند.

بنابراین او یادداشتی نوشت و آلفرد را به ایستگاه پلیس محلی فرستاد. به او گفت یادداشت را به افسر پلیس بدهد. آلفرد با وحشت، نظاره‌گر بود تا پلیس یادداشت پدرش را بخواند. سپس مرد دست آلفرد را گرفت و او را به داخل بازداشتگاه پلیس برد. آلفرد برای اولین بار در زندگی خود یک سلول زندان را می‌دید. سلول قفلی بزرگ و میله‌هایی آهنی محکمی داشت. پلیس آلفرد را داخل سلول کرد و در را بست و آنرا را با یک کلید بزرگ فلزی قفل کرد.

آلفرد میله‌های سلول را گرفت و صورت کوچک و گرد خود را به آنها فشار داد.

پلیس به او نگاه کرد. او با احترام گفت: "این همان کاری است که ما اینجا با پسران شیطان انجام می‌دهیم." سپس دور شد. ثانیه‌ها می‌گذشتند و قلب آلفرد با شدت تمام می‌زد. آیا آن مرد هرگز برمی‌گردد؟ یا آلفرد برای همیشه در زندان خواهد بود؟ آیا به او نان و آب برای زندگی می‌دهند؟ آیا کسی برای نجات او می‌آید؟ درست وقتی آلفرد مطمئن شد که دیگر مادرش را نخواهد دید، پلیس برگشت. کودک فقط حدود پنج دقیقه در سلول زندان بود. اما برایش یک عمر به نظر می‌رسید. پلیس در را باز کرد و آلفرد را بیرون داد. وی گفت امیدوار است پسر جوان درس خود را فرا گرفته باشد. آلفرد قطعاً ادب شده بود او طوری ترسید که بقیه عمر خود را با ترساندن مخاطبان فیلم در سراسر جهان گذراند. وقتی از او سؤال می‌شد که از کجا برای چنین داستانهای مهیج و ترسناکی الهام گرفته است، او همیشه به دوران زندان خود اشاره می‌کند. آیا این داستان ساختگی بود یا واقعیت داشت؟ هیچ‌کس نمی‌تواند به طور قطعی بگوید. آلفرد هیچکاک ادعا می‌کرد که واقعاً این اتفاق برایش رخ داده است. اما همه می‌دانستند که آلفرد هیچکاک یک داستان‌سرای قهار بود.


تعداد بازدید: 409





نظر شما

نام:*
ایمیل:

ایمیل، برای ارسال پاسخ(در مواقع ضرورت) دریافت می شود و منتشر نخواهد شد
محدوده سنی:
متن:*